دکتر محسن اسماعیلی :

جهاد اقتصادی؛ چرا و چگونه؟

 

نامگذاری سال۱۳۹۰به «سال جهاداقتصادی» از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، نماد نیاز و جهت گیری کلان کشور در مقطع کنونی از نگاه ایشان است. اگر قرار است دهه آینده برای ما «دهه پیشرفت وعدالت» باشد، به عنوان مقدمه واجب چاره ای جز بازنگری در اقتصاد کشور و بازسازی آن بر اساس معنویت و آموزه های دینی نیست؛ چرا که کشور عقب مانده یا مرفه، اما رنجور از فقر و فساد و تبعیض، هیچگاه نمی تواند الگوی مقبولی برای جهان امروز ارائه نماید. برای همین است که چنین دهه ای را با «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف»، «همت و کار مضاعف» و اینک «جهاداقتصادی» شروع کرده ایم. اما بکارگیری واژه مقدس «جهاد» برای فعالیت ها و اهداف «اقتصادی» آموزه هایی در بر داردکه اکنون از میان آنها فقط پنج نکته زیر مورد توجه است.

 

1- «جهاداقتصادی» تعبیر جدیدی نیست و ریشه در قرآن و سنت دارد. آموزه های دینی سرشار از آیات و روایاتی است که نشان می دهد تلاش ایثارگرانه، همراه با انگیزه های الهی، به گونه ای که موجب استقلال اقتصادی و استغنای کشور از بیگانگان گردد، نوعی جهاد در راه خدا محسوب می شود. در این باره تنها اشاره به یک نکته لطیف در آیه بیستم سوره مزمل کافی است؛ خداوند متعال در این آیه شریفه «تلاش براى زندگى را در کنار جهاد فى سبیل الله قرار داده، و این نشان مى دهد که اسلام براى این موضوع اهمیت زیادى قائل است، چرا چنین نباشد در حالى که یک ملت فقیر و گرسنه و محتاج به بیگانه، هرگز استقلال و عظمت و سربلندى نخواهد یافت، و اصولاً جهاد اقتصادى بخشى از جهاد با دشمن است» (تفسیر نمونه ،ج ۲۵ ،ص ۲۰۰). رسول خدا (ص) با استناد به همین آیه فرمود: «هیچ کاسبى نیست که طعامى را از جایى به سوى شهرى از شهرهاى مسلمین وارد کند، و آن کالا را به نرخ روز در آن شهر به فروش برساند، مگر آنکه نزد خدا منزلت شهید را دارد». (تفسیرالمیزان،ذیل آیه شریفه) این نکته در تلاش های اقتصادی شخصی و خانوادگی نیز صدق می کند؛ چنانکه امام موسی‌بن‌جعفر (ع) می‌فرماید: «کسی که در جستجوی روزی حلال است تا خود و خانواده‌اش را تأمین کند، همانند مجاهد در راه خداست.»

۲- «جهاداقتصادی» عامل استقلال و عزت جامعه اسلامی است؛ همانگونه که جهاد نظامی چنین است. گر چه اقتصاد از نظر ما وسیله است نه هدف، اما وسیله ای است گریزناپذیر و اهداف دینی و معنوی هم بدون آن تحقق یافتنی نیست. یکی از اصول اساسی در نظام فکری و سیاسی اسلام آن است که هیچ چیز، و از جمله نیازهای اقتصادی، نباید موجب سلطه بیگانگان بر جامعه اسلامی گردد. به همین دلیل است که قرآن کریم استقلال اقتصادی را «جمال» جامعه اسلامی می‌نامد (سورة نحل، آیة ۶)؛ همانگونه که جهاد نظامی را باید «جلال» جامعه دانست. جهاد اقتصادی «گویای این حقیقت است که چنین جامعه‌ای خودکفاست، فقیر، مستمند و وابسته به این و آن نیست، خودش تولید می‌کند و آنچه را خود دارد، مصرف می‌نماید. این در واقع جمال استغناء و خودکفایی جامعه است. جمال، تولید و تأمین فرآورده‌های مورد نیاز یک ملت است و به تعبیر گویاتر جمال، استقلال اقتصادی و ترک هرگونه وابستگی است.» (تفسیر نمونه ، ج۱۱، ص۱۵۹در تفسیر آیه شریفه).

۳- «جهاداقتصادی»  هم واجد جنبه های اثباتی مثل پیشرفت علم و فناوری و تولیدات بیشتر و برتر است، و هم واجد جنبه های سلبی که کاهش وابستگی به واردات و کنترل مصرف کالاهای خارجی از جمله آنها است. نهادینه کردن فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی که در جای خود منوط به تجدید‌ نظر در کیفیت کالاهای ساخت داخل است و کاهش واردات کالاهای خارجی همان نکتة مهمی است که باید در برنامه جهاد اقتصادی در نظر گرفته شود؛ تا مبادا نظام و جامعة اسلامی به بیگانگان نیازمند و وابسته شود؛ زیرا از دست دادن استقلال اقتصادی، دیر یا زود، استقلال و عزت سیاسی و فرهنگی را هم تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.
از این رو طبق فتوای فقها «اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمة اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، قطع این‌گونه روابط واجب است و این نحو تجارت حرام است.» ( تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۴۶ م ۶). این گونه احکام شرعی، بر مبنای قاعدة مشهور و مسلّم فقهی، «قاعدة نفی سَبیل»، است که از آیه۱۴۱ سورة نساء گرفته شده و حکومت آن برتمام احکام (چه معاملات، چه عبادات و چه سیاسات) مورد تردید نیست.

بنابر مفاد این قاعده باید گفت اقتصاد نباید به گونه‌ای باشد که جامعة اسلامی را به تولیدات بیگانگان وابسته و نیازمند نماید و استقلال اقتصادی (و در نتیجه سیاسی) آنان را مخدوش سازد و لذا به فتوای امام خمینی (همان، ج۱، ص۴۴۵، م ۴): «اگر در اثر این‌گونه روابط این نگرانی به‌وجود آید که بیگانگان بر جامعة اسلامی سلطة سیاسی و اقتصادی پیدا کنند؛ و در نتیجه آنان را به اسارت سیاسی اقتصادی ببرند و سبب وهن و ضعف آنان گردند، واجب است به طرق مشابه و مقاومت منفی در برابر آن بایستند. برای مثال کالاهای ساخت آنان را نخرند و مورد استفاده قرار ندهند و به‌ طور کلی از ارتباط و معامله با آنان خودداری کنند.»

۴- «جهاداقتصادی» نیازمند بازشناسی منابع و بهره وری تمام از آنها است؛ هم منابع مادی و هم منابع انسانی. وانهادن منابع طبیعی و سوء‌مدیریت مصداق‌های مهم کفران نعمت است که مانع تحقق شعار امسال می شوند. قرآن کریم پس از اشاره به نعمت‌هایی که در زمین قرار داده شده، یادآوری می‌کند: «او کسی است که عمران و آبادی زمین را به شما سپرد و قدرت و وسایل آن را در اختیار شما قرار داد.» (سورة هود آیة ۶۱).
قرآن نمی‌گوید خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت، بلکه می‌گوید عمران و آبادی زمین را به شما تفویض کرد؛ یعنی امکانات از هر نظر آماده است، اما شما باید با کار و کوشش آن را آباد سازید. در ضمن، این حقیقت نیز از آیة شریفه استناد می‌شود که برای عمران و آبادی باید به یک ملت فرصت داد و کارهای آن‌ها را به دست خودشان سپرد (تفسیر نمونه، ج ۹، ‌ص ۱۵۱).
کشور ما که به لطف خدا برخوردار از منابع کم نظیر و ذخایر عظیم طبیعی است، اما طبق آموزه های دینی، فقط آب و خاک برای دستیابی به خوداتکایی کافی است؛ امیرمؤمنان (ع)می‌فرمود: «هرکس آب و زمینی داشته باشد و (بازهم) فقیر باشد، از رحمت خدا دور می‌گردد.»

نیاز به تاکید ندارد که همه اینها در گرو بکارگیری مدیران کارآمد و متعهد است. از دیدگاه الهی، مناصب و پست‌های اجتماعی «امانت» است و به ما دستور داده‌اند این امانت‌ها را به آنان که اهل و شایسته‌اند، بسپاریم (سوره نساء آیه ۵۸).

شایستگی تنها به تدین و حتی تخصص نیست. کارآمدی هم لازم است و بلکه کمتر از تعهد و دانش نیست؛ شرطی که امام خمینی (ره) در مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه نام آن را «کفایت» نهاده‌اند. ایشان معتقدند، انسان متعهد و متخصصی که قدرت اجرایی کردن طرح‌های خود یا الزامات قانونی را نداشته باشد، فاقد کفایت لازم برای تصدی مناصب نظام اسلامی است. این واقعیت ناب برگرفته از تعالیم روشن اسلام است. پیامبر خدا فرمود: «هرکس از میان گروهی یکی را به کار بگمارد؛ در حالی که در میان آن گروه بهتر از او (که بیشتر) مورد پسند خداست وجود دارد، به تحقیق نسبت به خدا، پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است.» در حدیثی دیگر که بسیار تأمل  برانگیز است، امام ششم (ع) فرموده‌اند: «از نظر من فرق نمی‌کند کار را به خائن واگذار کنم یا به ناشی و ناوارد»!!
اکنون باید افزود که مدیریت در همه بخش های حکومت سرنوشت ساز است ولی در بخش های اقتصادی مهم تر. برای همین است که یوسف (ع) از میان تمام پُست ها انگشت روى خزانه دارى گذاشت!

۵- «جهاد اقتصادی»، علاوه بر این، الزامات و پیش نیازهای دیگری هم دارد که وحدت و انسجام ملی از مهمترین آنها است. لشکر متفرق و پراکنده هیچگاه قادر به جهادی موفق نیست؛ هر چند از ظرفیت فراوان و استعدادهای بزرگی هم برخوردار باشد. خداوند، خود در قرآن اعلام فرموده است که جهادی را دوست دارد که همه در یک «صف» و مانند «بنیان مرصوص» باشند (سوره صف،آیه۴).
اینجا است که جهاد اخلاقی نیز ضرورت پیدا می کند، دست برداشتن از خود محوری و خودبینی و به طور کلی از «خود» گذشتن و تحمل و مدارا، مقدمه رسیدن به مقصد بزرگی است که انتخاب کرده ایم. «ایثار» در «جهاد» عنصری است که نمی تواند نادیده گرفته شود و این با غرور و خودخواهی قابل جمع نیست. اختلاف نظر گر چه طبیعی است؛ اما تا جایی مفید است که به اختلاف عمل نینجامد و هر کس به راهی نرود که خود می خواهد و می پسندد.

کوبیدن بر طبل کدورت میان جبهه خودی ها، دشمن را امیدوار و دوستان را نگران و خدای ناکرده سست می سازد؛ خصوصاً اگر از سوی افراد شاخص باشد. برای همین است که رهبر معظم انقلاب از روز اول سال بر این نکته تاکید کرده و خصوصاً سران قوا را از کشاندن گلایه ها و اختلافات به رسانه ها و صحنه جامعه نهی فرمودند. اکنون حجت شرعی  و عقلی بر همگان تمام است و میزان التزام هر کس در عمل، و نه سخن، مشاهده خواهد شد.در جهاد اطاعت از فرمانِ فرمانده، واجب عقلی و شرعی است؛ حتی اگر کسی فکر کند به گونه ای دیگر هم می توان به مقصد رسید .

در منطق جهاد؛ آنکه بدون اذن فرمانده به قلب دشمن می تازد و به خیال خود تهور و بی باکی نشان می دهد، به همان اندازه مذموم و محکوم است که کسی به هنگام دستور حرکت، بر جا بایستد و اقدام نکند. امسال بیش از همیشه نیازمند یادآوری این موعظه قرآنی (سوره انفال،آیه۴۶) به یکدیگریم که: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! چون با دشمن‏ رویارو شدید پایدارى کنید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید. از خدا و رسولش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که سست شوید و هیبت شما از بین برود، و صبر پیشه کنید که خدا با صابران است.»